شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنـده زاد و فـریبــا بمیــرد
شب مرگ، تنها نشیند به موجی
رود گوشـهای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه،چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غـزلها بمیـرد
گروهی بر آنند کاین مرغ شیـدا
کـجا عاشقـی کرد؟ آنـجا بمیـرد
شـب مرگ از بیـم، آنـجا شتابـد
که از مـرگ غافـل شـود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویـی به صـحرا بمیرد
چو روزی ز آغـوش دریا برآمـد
شبـی هم در آغـوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی، آغوش وا کن
بازدید : 660
جمعه 22 اسفند 1398 زمان : 13:05